بیشتر آنها گمان میكنند به اندازه كافی یكدیگر را میشناسند و آنقدر ذهن و اهدافشان به هم نزدیك است كه دیگر نباید چنین پرسشهایی را مطرح كنند؛ و همین تصور اشتباه است كه تنها بعد از گذشت مدت كوتاهی از تشكیل زندگی، این تازه عروس و دامادها را به دردسر میاندازد. خیلی از طلاقهای زودهنگام، تنها به دلیل این اتفاق میافتد كه زن و شوهرها بعد از زندگی زیر یك سقف، میفهمند چقدر با هم فاصله دارند و چه چیزهای متفاوتی از زندگیشان میخواهند؛ پس فكرهایتان را بكنید که چه موضوعاتی در زندگی شما نقش حیاتی دارد و نبودن چه چیزهایی باعث میشود از همسر و زندگی مشتركتان ناامید شوید؟ به همه این موضوعات خوب فكر كنید و وقتی افكارتان را سر و سامان دادید، آن را با خواستگارتان بدون رودربایستی درمیان بگذارید و بعد تصمیم نهایی را بگیرید.
آسانترین سوال را اول بپرسید
این آسانترین سؤالی است كه میتوانید از همسر آیندهتان بپرسید. بیان كردن علایق و سرگرمیها كار سختی نیست. اینكه چقدر اهل سفر است، وقت بیكاریاش را چطور میگذراند و چه سبك موسیقیای گوش میكند یا خیلی از سؤالهای دیگر، میتواند یك دید كلی نسبت به این خواستگار به شما بدهد البته این تنها قدم اول است. در دوره نامزدی میتوانید قدم بلندتری بردارید و ببینید كه چقدر پاسخهایی كه گفته را در زندگیاش پیاده میكند. گاهی افراد علایقی دارند و خیلی راحت و با اشتیاق در موردشان صحبت میكنند اما آنچه واقعا در زندگیشان توانایی انجامش را دارند، یك دنیا با آنچه در ذهن دارند تفاوت دارد پس اگر چنین تفاوتی را دیدید، زیاد شوكه نشوید.
پولپرست نباشید اما...
سؤال كردن در مورد موضوعات مالی، به معنای پولپرست بودن شما نیست. هرقدر هم كه آسانگیر باشید، باید دید دقیقی نسبت به شرایطی كه قرار است واردش شوید داشته باشید. در مورد كاری كه انجام میدهد، پس اندازی كه دارد و زندگیای كه از عهده اداره كردنش برمیآید از او سؤال كنید. این سؤالها برای آن نیست كه بدانید چقدر پول دارد و طبق این موضوع در موردش ارزشگذاری كنید برعكس. میزان پول خواستگار شما یكی از كماهمیتترین موضوعات است. اما اینكه او چقدر توانایی انجام كارهای بزرگ را دارد و چقدر توانایی و استعداد بهتر كردن سبك زندگیاش را دارد مهم است، شاید او همه ثروتش را در کسری از ثانیه از دست بدهد ولی شما باید به این موضوع توجه كنید كه او چقدر هوش مالی دارد و میتواند فرصتهای جدید را برای خودش ایجاد كند.
در مقابل آینه چه جور آدمی است؟
از او بخواهید خودش را برایتان شرح دهد. اینكه او خود را چطور میبیند و چه تصوری نسبت بهخودش دارد، موضوعی است كه در همه مراحل زندگی شما میتواند تاثیرگذار باشد. از او بپرسید كه 5 سال بعد خود را كجا میبیند. با این سؤال او میتواند برنامههایش در زمینههای تحصیلی، شغلی، مالی و... را برای شما توضیح دهد. البته زیاد هم زودباور نباشید و وقتی بلند پروازانه در مورد آینده حرف میزند، از او بپرسید كه چه مقدماتی را برای این موفقیت چیده و از چه راههایی میخواهد به اهدافش برسد. نگاهی به وضعیت زندگی كنونی او هم میتواند تا حدودی درست بودن ادعاهایش را برای شما اثبات كند. اگر او یك مرد 35 ساله است كه هیچ پس اندازی ندارد و در شغلش هم پیشرفت خاصی نكرده، نمیتوانید انتظار داشته باشید كه ظرف 5 سال، به یک پروفسور یا به یك مدیر ارشد در كارش تبدیل شود. بعد از جمعآوری دادههایتان، سعی كنید آن را با واقعیت موجود كنار هم بگذارید و بعد نتیجهگیری كنید. شاید او واقعا توانایی رسیدن به تمام چیزهایی كه میگوید را داشته باشد.
در این مورد باید توافق کامل داشته باشید
در مورد زمان ازدواج و تمامی مراسمهایی كه قرار است برگزار شود سؤال كنید. مهم نیست كه شما بهدنبال گرفتن جشن عروسی باشید یا نه و چندان اهمیت ندارد كه چقدر از نظر مالی كمتوقع و آسانگیر باشید بلكه تنها چیزی كه در این مرحله اهمیت دارد، توافقهای دقیق شما در مورد این موضوعات است. شاید در عالم مجردی خیلی موضوعات برای شما بیاهمیت باشد اما مطمئن باشید كه با نزدیك شدن به آخرین روزهای این دوره، موضوعات تازهای برایتان اهمیت پیدا میكند؛ موضوعاتی كه اگر همین حالا به آنها توجه نكنید، دلیل خیلی از بحثهای بیهوده میانتان میشود.
خانوادهاش را کشف کنید
وضعیت خانوادگی یكدیگر را نادیده نگیرید. خیلی از افراد فكر میكنند كه بعد از ازدواج به یك جزیره وارد میشوند و تنها چیزی كه باعث خوشبختیشان میشود، عشق به یكدیگر است. اگر شما هم از این دسته آدمها هستید، سخت در اشتباهید. شرایط مذهبی و عقیدتی خانواده خود و او را درنظر بگیرید. نیازی نیست كه دقیقا مثل هم باشید اما به این فكر كنید كه خانوادههایتان چقدر توانایی پذیرش تفاوتها را دارند. از طرف دیگر، آیا رفتارهای خوستگارتان یا خانوادهاش، با اصولی كه شما در ذهن دارید مغایرت دارد؟ این مسائل تنها در آینده ارتباط شما تاثیر نمیگذارد. سبك و سیاقی كه عروسی و دیگر مراسم قبل از ازدواج برگزار میشود، سبك مهمانیهایی كه باید در آن شركت كنید و نوع آدمهایی كه قرار است با آنها معاشرت كنید و... همگی تحتتأثیر این موضوع قرار دارند. شاید فكر كنید كه با گذشتن از خیلی چیزها میتوانید عشقتان را حفظ كنید اما باور كنید شما نمیتوانید تا آخر عمر از اصولی كه پیش از این برایتان اهمیت داشته صرفنظر كنید. گمان نكنید كه همه این موارد را میتوانید خودتان كشف كنید. گاهی لازم است مسائلی را با همسرتان مطرح کنید و بعد از گرفتن پاسخ قطعی، تصمیمتان را بگیرید.
این را به آینده موکول نکنید
ارتباط زناشویی موضوعی نیست كه بعد از ازدواج بخواهید در موردش صحبت كنید. قبل از زندگی زیر یك سقف، باید اطلاعاتی در مورد این ارتباط داشته باشید و تا حدودی به انتظاراتتان در این مورد آگاه باشید. كلاسهای مشاوره قبل از ازدواج بهترین كمك برای شما هستند. فهمیدن اینكه مزاج شما و همسرتان تا چه حد شبیه به هم است و شباهت شما در این مورد تا چه حد میتواند رضایت شما را از یك زندگی مشترك مشخص كند، موضوع بیاهمیتی نیست. آمارها را فراموش نكنید. بررسیها میگوید بیش از 60 درصد جداییها به دلیل نارضایتی از رابطه زناشویی اتفاق میافتد. پس این زنگ خطر را جدی بگیرید و وقتی مطمئن شدید كه او براساس دلایلی كه در بالا گفتیم مرد زندگی شماست، به این گزینه آخر هم فكر كنید و بعد در مورد تشكیل یك زندگی تصمیم بگیرید.
زندگی را فلشبک بزنید
سعی كنید او را همانطور كه هست بشناسید. برای خیلی از افراد گذشته همسرشان اهمیتی ندارد و آنها معتقدند رفتار و سبك زندگی او در آینده است كه زندگی را میسازد. اگر شما جزو این دسته از افراد نیستید یا در گوشهای پنهان از دلتان، نگران زندگی گذشته همسران هستید، این موضوع را جدی بگیرید. مسائلی را كه برایتان اهمیت دارد، بپرسید و به او گوشزد كنید كه فهمیدن این موضوعات برایتان بیش از حد مهم است. او را بهعنوان تنها منبع اطلاعاتتان انتخاب نكنید. دوستان، محل تحصیل، اعضای فامیل و... از گزینههایی هستند كه میتوانند در شناخت بیشتر به شما كمك كنند، مثل یك كارآگاه رفتار نكنید و همه را به جان هم نیندازید. بلكه از دل خاطرات، عكسها و گفتوگوهای عادی سعی كنید در موردش اطلاعاتی را كسب كنید.